مالاکیتی

مالاکیت : نوعی کانی سبز رنگ

مالاکیتی

مالاکیت : نوعی کانی سبز رنگ

#جای خالی شما چطوری حس میشه ؟!

چای رو که مزه می کنم تو دلم میگم "بَه بَه!" 

آخر وقت بهش میگم وقتی چای که درست کردی رو خوردم ، به این فکر کردم که خیییلیییی پتانسیل کدبانو بودن داری . چای که دم کرده بود ، معطر بود و خوش طعم ( دارچین زده بود بهش) . میگه چای که خاصیت نداره میگم حداقل خوش عطر و طعم باشه . 

میگم اتفاقا دو دفعه اس چای درست کردی تغییرات طعمش محسوس و عالیه . 

همون حین میرم تو فکر. این که ازین به بعد چای خوش طعم بخورم یاد خانم ت میفتم ... 

وقتی یک محیطی رو ترک می کنیم ، چی تو ذهن بقیه می مونه از ما ؟ چه ویژگی های اخلاقی و چه رفتاری از ما بولد میشه برای بقیه ؟

مثلا من هر وقت سیب یا بَه میبینم یاد خانم عین میفتم که عاشق سیب سفت و عاشق بِه بود . 

هروقت حلوا میخورم یاد همکارم که عاشق این خوراکی بود میفتم .... 


وقتی راه آب فاضلاب رو می دیدم یاد یه نفر میفتادم که توصیه های این مدلی می کرد ... 

وقتی دور ظرفشویی رو بعد از ظرف شستن با دستمال خشک می کنم ، یاد ایکس بزرگ میفتم 


از شما چه تصوری تو ذهن بقیه می مونه؟ قشنگ ترین چیزی که باهاش یاد دیگران افتادید چی بوده؟

نظرات 8 + ارسال نظر
مامان مرسانا شنبه 3 دی 1401 ساعت 14:03 http://94423.blogfa.com/

ایکس جان کامنت من همین چه سوال خوب و سختی اومده بود ؟؟ پس بقیه اش کوووو

یه کامنت اومده بود که تایید کردم

سارا چهارشنبه 30 آذر 1401 ساعت 00:38 http://Www.donyayesaghua.blogfa.com

X, چقدرررر سوال قشنگی پرسیدی...
بهش فکر نکردم تا حالا....باید بهش فکر کنم...هر وقت به جوابش رسیدم، میام همینجا و کامنتش میکنم برات

مرسی
منتظرتم عزیزم :)

هوپ... سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 19:51

میبینم که وب عوض کردی، دیگه اون قبلی برنمیگردی؟ آدرست رو عوض کنم توی پیوندهام؟

والا توی دوست و آشنا چندین ساله که هر کی دندون میبینه و میشنوه یاد من میوفته. توی همکارام؟ نمیدونم.
تو چی ببینی یادم میوفتی؟
من دم‌نوش بخورم یادت میوفتم.

احتمال برگشت زیاد هست باید ببینم شرایط چجوری پیش میره
من با خیلی چیزها یادت میفتم :)
دندون ، معجون،رفتن به مکان هایی که با هم رفتیم به خصوص دو دفعه آخر، بنزین زدن و پمپ بنزین ،وقتی که فایل های طرد شدگی رو گوش میدادم و ....

زینب سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 19:37 http://SARVEBOLANDEKHIAAL.BLOGFA.COM

چقدر جالب. از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم. یعنی حتی ممکنه چیزی که الان دنبالشم به عنوان هدف چیزی که واقعا میخوام نباشه؟
بنظرم این ممکن نیست. شاید الان اینو بخوام و در آینده نظرم عوض بشه اما به این معنی نیست که چیزی که میخواستم رو نشناختم
به خاطر اینه که ادم تو زندگی تغییر میکنه...

نه؟

آره دقیقا همینه .... چیزی که من ۱۵ سالگی از لحاظ عاطفی دنبالش بودم با دید ۲۰ سالگیم همخوانی نداشت به هیچ وجه ... هدف تحصیلی که ۱۸ سالگی دنبالش بودم و نشد ، بعده ها فهمیدم بهترین نشدنه دنیا بوده با توجه به شرایط زندگی و جسمی من ....
مسلما تو هر سنی چیزی رو بخوای شناختی ازش داری ولی بعده ها متوجه میشی اون شناخت چقدر سطحی هم و ناقص بوده ....
والبته آدم های معدودی هستن که راهی که اول انتخاب می کنن همونه که باید:)

مامان مرسانا سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 17:12 http://94423.blogfa.com/

حقیقتا چه سوال خوب و سختی

:)

پریسا سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 15:34

نمیدونم از من چی برای بقیه بولد هست و تو ذهنشون میمونه ولی من برام اسمها خاص میشن هر اسمی یه حسی برام تداعی میکنه. وقتی یه شخصی رو دوس دارم حس خوبی ازش گرفتم اسمش تو ذهنم یه اسم خوب ثبت میشه و بالعکس

پس با اسامی و حس پشت اون پیش میری :)

دلژین سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 11:48

من تو ذهن همه اطرافیانم با موراکی تداعی میشم

#کاش بیشتر از جزئیاتش میگفتی :)

بها سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 02:59

من از نظر بقیه ادم بسیار باشخصیتیم فقط یموقعایی یه تحریکاتی میکنم که زندگی بقیه رو کامل خراب بکنم.باشه؟

باشه :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد